بدون تغییر باور نمیتوانید افکارتان را متوقف کنید. افکار شما ساختار کلی ذهنیتتان را تشکیل میدهند. در نتیجه اگر میخواهید در تغییر افکارتان پیشرفت کنید، ابتدا باید بر تغییر باور خود تمرکز کنید. وقتی میخواهید ذهنیت فعلیتان را درک کنید، ابتدا باید افکار و باورهایتان را بررسی کنید. اگر مدام تلاش کنید هر فکر منفی را که از ذهنتان میگذرد به اسم تغییر ذهنیت عوض کنید، فقط آسیب میبینید، زیرا از لحاظ ذهنی فرسوده میشوید، وقتی تلاش میکنید همه افکارتان را تغییر دهید. ذهن را دچار حالت بدگمانی و تنش مداوم میکنید.
بدون شک نظام باورها کمی پیچیده است. اما به این معنی نیست که تغییر باور غیر ممکن است و شما نمیتوانید به تنهایی از پس آن بربیایید. باید به دنبال دلایل باشید، باید درباره دلایل وجود افکارتان سؤال کنید، چون این سؤالها عوامل اصلی تاثیرگذار بر ذهنیت شما هستند، باید آن قدر باورهایتان را زیر سؤال ببرید تا به پاسخی ملموس و قطعی درباره دلیل ذهنیت منفیتان برسید.
نظام باورها را خود شما میسازید. ساختاری است که افکارتان از آن سرچشمه میگیرند. باورهای شما همان افکاری نیستند که اغلب از ذهنتان میگذرند. پیش از بررسی ذهنیتتان باید متوجه این مسئله بشوید. باورهایتان را ارزیابی کنید و درباره آنها از خودتان بپرسید و مشخص کنید که این باورها برای شما مناسب هستند یا خیر.
فهرست مطالب
دسترسی به ذهنیت: چه نوع ذهنیتی دارید؟
ما انسانها از کودکی تا مرگ همواره در حال یادگیری و آزمون و خطا هستیم. هیچ کس زندگی را کامل نفهمیده است. همه در حال فهمیدن آن هستیم. برای درک ذهنیتتان باید به درون نگاه کنید. باید صادقانه خودتان را ارزیابی کنید. هیچ ذهنیت مشخصی وجود ندارد که زندگی شما را خیلی بهتر کند. با این حال پژوهشها نشان میدهند که برخی از ذهنیتها مثل ذهنیت رشد، حال افراد را تا حدی بهتر میکنند. برای مثال فردی با ذهنیت ثابت تمایلی به یادگیری همیشگی ندارد، اما فردی با ذهنیت رشد همیشه پذیرای چالشها، یادگیری و تلاش است.
سؤال بپرسید
برای آگاهی از نوع ذهنیتتان باید یک آزمون صورت برداری انجام دهید که از پرسشهای تفکر برانگیر تشکیل شده است. پیش از آنکه به سراغ این پرسشها بروید، یک دفترچه یادداشت کنارتان بگذارید. از این پرسشها راحت عبور نکنید. این پرسشها جدیاند اطمینان حاصل کنید که پاسخهایتان صادقانه هستند. به درونتان بنگرید و مطمئن شوید که چیزی جز حقیقت نباشند.
نیازی نیست همه پاسخها را در یک مرحله بنویسید. اگر در رسیدن به پاسخ صادقانه مشکل دارید کمی استراحت کنید. بروید بیرون پیاده روی کنید یا کار دیگری انجام دهید، با یکی از اعضای خانواده، دوستان یا فرزندانتان صحبت کنید یا کاری انجام دهید که شامل مطالعه نمیشود. حدود ۱۰ دقیقه از روزتان را به این تمرین اختصاص دهید و به گوشهای بروید که می دانید هیچ مسئلهای حواستان را پرت نمیکند. حال با دقت این پرسشها را بخوانید:
عمیقترین میل شما چیست؟
- وقتی تصور میکنید به عمیقترین میلتان دست یافتهاید، چه احساسی به شما دست میدهد؟ (برای مثال اگر این میل رسیدن به جایگاه شریک اجرایی در شرکتتان است، احساس دستیابی به آن را تصور کنید).
- آیا این هدف ارزشمند است؟ در نهایت منطقی به نظر میرسد؟ آیا وقتی به این هدف برسید به گذشته و تلاشتان برای رسیدن به آن با رضایت نگاه میکنید؟
- اگر آن را ارزشمند می دانید، ارزشمند را چطور تعریف میکنید؟ از نظر شما چه معیارهایی نشان دهنده ارزشمندی هستند؟
- فکر میکنید رسیدن به چه اهدافی برای شما امکان پذیر است؟ واقع بینانه بگویید فکر میکنید به چه میتوانید دست بیابید؟ فکر میکنید بیشترین دستاوردی که میتوانید کسب کنید چیست؟
- دستیابی به چه اهدافی برای شما امکان پذیر نیست؟ چه محدودیتهایی از دستیابی شما به این هدف جلوگیری میکنند؟ چه محدودیتهای فیزیکی، اقتصادی یا استعدادی دارید؟
- پیش از دستیابی به این هدف چه اتفاقهایی باید بیفتند؟ گامهایی را مشخص کنید که باید برداشته شوند.
- برای رسیدن به این هدف به چه چیزهای دیگری نیاز دارید؟ گام دیگری وجود دارد که باید بردارید؟
- آیا میتوانید کاری انجام دهید که برخی از این نیازها را حذف کند؟
- در دستیابی به این هدف چه مسائلی تحت کنترل شما هستند؟
- در دستیابی به این هدف چه ابعادی تحت کنترل شما نیستند و چطور آنها را مدیریت میکنید؟
- دستیابی به این هدف چه شکل و شمایلی دارد؟ آیا تا کنون به نتیجه این هدف فکر کردهاید؟ روزی که به این هدف برسید، چه شکلی خواهد بود؟
- آیا این هدف از نوع همه با هیچ است؟ آیا هدف پذیرفتنی دیگری وجود دارد؟
- تعریف شما از موفقیت چیست؟ موفقیت در زندگی را چطور تعریف میکنید؟
- فعالیتهای مرتبط با این هدف در فهرست کارهای روزانهتان چیست؟ آیا از آن اهدافی است که دوست دارید در آیندهای نامعلوم به آن برسید؟
- چه اولویتهای روزانهای دارید؟ در روز بیشتر وقتتان را صرف چه کاری میکنید؟
- چه منابعی وجود دارند که فکر میکنید کارایی شما را در دستیابی به این هدف افزایش میدهند؟
در پاسخ گویی منفعل نباشید و امروز و فردا نکنید. الان بهتر از بعداً است. پاسخها را بنویسید. هر قدر هم که فکر میکنید پاسخهایتان احمقانه به نظر میرسند، باز هم یادداشتشان کنید.
این پرسشها به مسئلهای ویژه یعنی عمیقترین میل شما مربوط هستند، اما نتیجه پاسخگویی به آنها به این مسئله محدود نمیشود. با پاسخگویی به این پرسشها از ظاهر زندگی عبور میکنید و تصویری روشنتر از باورها، افکار و ذهنیتتان ارائه میدهید. برای مثال اگر پاسخهایی بدهید که حاکی از تردید درباره اهدافتان باشند یا نشان دهند که اولویتهایتان با اهدافتان همخوانی ندارند، این نتیجه گواهی بر این است که ذهنیت سازندهای ندارید.
برای فعالیتهای روزمره اعلانهای روزانه تعیین کنید
راه دیگری برای فهمیدن ذهنیتتان ایجاد اعلانهایی است که به شما کمک میکنند افکار و باورهای متفاوت را آشکار کنید. اعلانهای مختلفی وجود دارند که میتوانید به صلاح دید خودتان استفاده کنید. برخی از این اعلانها پرسشهایی مثل موارد زیر هستند:
- به چه باور دارم؟
- افکار محوریام چه هستند؟
- این افکار چطور به ذهن من خطور میکنند؟
- این افکار تحت کنترل من هستند؟
- چه نظام باورهایی این افکار را کنترل میکند؟
- میتوانم چنین نظام باورهایی داشته باشم؟
این پرسشها چند مورد از پرسشهایی هستند که وقتی میخواهید افکار و باورهایتان را آشکار کنید، باید از ذهنتان بگذرند. تا وقتی این روش را امتحان نکنید، نمیفهمید چقدر مؤثر است. هر روز به انجام آن تمایل نخواهید داشت، اما در هر صورت این کار را بکنید. حتی میتوانید یادآورهای روزانهای را تعیین کنید تا مطمئن شوید که حتماً این کار را میکنید.
از روش تحقیق روزانه استفاده کنید.
راهی مهم برای تغییر باور و بررسی ذهنیت کنونیتان استفاده از روش تحقیق روزانه است. در این روش اطلاعات رویدادهای مشهودی را یادداشت میکنید که در طول روز اتفاق می افتند تا بینش معنی داری درباره افکار و باورهای محوریتان کسب کنید. برای استفاده موفق از این روش به شرح زیر عمل کنید:
در رفتار روزانهتان دقیق شوید، گاهی اوقات باید از بیرون به خودتان نگاه کنید و رفتارتان را ارزیابی کنید. چطور با افراد صحبت میکنید؟ چطور با دیگران تعامل میکنید؟ علاوه بر رفتار در خودتان هم دقیق شوید. افکارتان چقدر تکرار میشوند؟ این افکار چقدر مثبت هستند؟ چه باورهایی از این افکار پشتیبانی میکنند؟ چطور به چالشهای زندگی واکنش نشان میدهید؟
خودآگاهتر شوید. با دقت عملکردتان در پروژهها و وظایف را زیر نظر بگیرید. وقتی در اجرای موفق وظیفهای با چالشهایی رو به رو هستید یا مشکلاتی دارید، چه کار میکنید؟ آیا به ناله و شکایت متوسل میشوید یا رویکردتان را عوض میکنید؟ ترجیحاً دفترچهای همراه خود داشته باشید و این مشاهدات را بنویسید. با گذشت زمان این فعالیت باید عادت شما بشود. با استفاده از روش تحقیق روزانه میتوانید فرایند خودآگاهیتان را شکوفا کنید. اگر فهمیدید افکارتان بیش از آنکه مثبت باشند، منفی هستند، باید بلافاصله در جهت تغییر نظام باورهایتان حرکت کنید.
از ترکیب این روشها برای درک ذهنیت محوریتان استفاده کنید.
وقتی استفاده از این روشها را شروع کردید، در همان جا متوقف نشوید. مهمترین بخش کل فرایند صورت برداری از ذهنیت را فراموش نکنید. از پرسشها و پاسخها به همراه دیگر یادداشتها برای درک ذهنیت محوریتان استفاده کنید. پاسختان به پرسشهای قبلی و مشاهداتتان از این شیوهها را بررسی و مطالعه کنید.
منبع: مجله موفقیت
- نحوه استفاده از تضادها برای ایجاد نگرشی تازه
- احساس تنهایی مخرب در کارمندان و ۵ راهکار برای جلوگیری از آن
- دلایل مهم دشوار بودن تغییر ذهنیت
- سه گام کاربردی برای خلق خود مطلوب آینده
- انواع روش های کارکرد ذهن خلاق و نکات مرتبط با آن